وبلاگ سید میثم جعفرحسینی

تولد 22 سالگی خودم و تولد همکاران اسفند ماهی در شرکت قاصدک

تولد کارمندان اسفند ماهی قاصدک که در رستوران آرمانی گرفته شد . البته این برنامه به دلیل تایم نداشتن و جشن آخر سال 97 قاصدک با هم ادغام شد ولی خوبش این بود که (اگه همکاران دیگه ناراحت نمیشن) ما اسفندی ها انقدر عزیز هستیم که شرکت برامون یه تولد لاکچری تو بهترین رستوران قزوین گرفت دارم هندونه زیر بغل خودمون میزارم شما زیاد جدی نگیرید ولی خب بریم عکس های یادگاری ببینیم

19 اسفند

رفتن به سیرک بین المللی آفتاب همراه دوست خوبم علی مرادی

یادم میاد اخر سال 97 انقدر برنامه های مختلف یا شرکت برامون یا خودم برای خودم ایجاد کرده بودم که همش تو تفریح و عشق و حال بودیم این سیرک هم یکی از اون اتفاق های خوب بود که نمیشه همه سیرک رو ولی یه تیکه های کوتاهی از سیرک براتون فیلم گرفتم که ببینید و لذت ببرید جای همه دوستانی هم که کار داشتن نیومدن خالی بود ولی با علی مرادی عزیز رفتیم و یه شب عالی در خاطراتمون ایجاد کردیم

16 اسفند

صبحانه های دوستانه قاصدکی به وقت پنجشنبه ها

طبق صحبت هایی که تو شرکت انجام شد قرار شد هر پنجشنبه هرکسی که دوست داشت برای صبحانه بیاید کافه سور .این عکس هم مربوط میشه به اولین صبحانه این برنامه هرهفته ای که میبینید همه باهم میگن و میخندن . حتی خود رئیس شرکت هم تو این برنامه شرکت کرده بود چرا که همیشه خودشون در کنار همکاران میدونستن نه اینکه یه برنامه ای قبول کنند و بعد بگن خودتون انجام بدید تا اون برنامه کنسل بشه

12 اسفند

خرید و نصب تابلوهای برنامه نویسی برای اتاق برنامه نویسان قاصدک

اخرای سال بود 97 بود و شرکت با کلی کار های مختلف روبرو بود ولی تو صحبت های دوستانه که شده بود متوجه شده بودن برنامه نویس های شرکت درخواست دادن که چنین تابلوهایی در اتاق برنامه نویس ها نصب شود به همین علت بدون اینکه کسی اطلاع داشته باشد تابلو ها خریداری شده بود تا همه رو سوپرایز کنند و ما هم اون روز تلاش کردیم که به بهترین شکل ممکن تابلوهارو نصب کنیم بریم که ببینیم چه زبان های برنامه نویسی داشتیم

29 بهمن

تولد همکار دوست داشتنی و خوبمون آقای مصطفی یعقوبی

رسیدیم که ماه بهمن و تولد بهمن ماهی های عزیز باید گرفته میشد مخصوصا استاد یعقوبی که یک بهمن ماهی هست و حتما باید تولد گرفته میشد مگه میشه مرد به این دوست داشتنی فراموش بشه.تولدش هم خیلی عالی برگزار شد و کلی گفتیم و خندیدیم کاش که این روز ها تمام نشه و همیشه بتونیم همین لحظات خوب رو داشته باشیم

30 دی

یک روز صبح زمستانی که زود میرسی به شرکت و همه برق ها خاموشه

وقتی یک روز زمستانی صبح خیلی زود میای شرکت و توقع داری که هیچکس شرکت نباشه ولی میبینی داریوش عباسی سر میزش نشسته و داره کار میکنه. بله اینجوریاست شرکت به قدری تایمش انعطاف داشت که در این وضعیت هم برنامه نویس هاش کد میزدن صبح زود , آخر شب , وسط ظهر و ... فرقی نداشت تایم کی باشه مهم خود کار بود که عالی پیش بره که خداروشکر پیش میرفت

04 دی

جلسات فنی و آموزشی قاصدک که هر هفته سه شنبه برگزار میشد

یادمه یه قانونی بود تو شرکت قاصدک که هر سه شنبه با یک موضوع خاص که توانایی داشتیم برای بقیه دوستان توضیح میدادیم تا اگر یک روزی یکی دیگه از همکاران با اون مشکل روبرو شد بتونه راحت تر مشکل رفع کنه. یا اینکه یک تکنولوژی جدید که یادگرفتیم توضیح میدادیم تا بقیه دوستان با اون تکنولوژی اشنا بشن. یادم میاد جلساتش فوق العاده هم به نفع خودمون هم به نفع شرکت بود

27 آذر

شب یلدا به سبک شرکت همکاران قاصدکی اینجوریه

وقتی نشستی و داری کار میکنی که یهو همکاران خانم شرکت میز یلدا قاصدک را میچینن . چی بهتر از خوردن هندونه تو فصل سرما وقتی خسته هستی و بعدش هم کلی خندیدن و شاد بودن تو محیط کاری هست . اینگونه بود که همیشه در شرکت خسته نبودیم و با قدرت کار میکردیم و روز به روز شرکت رشد میکرد